مرجانِ لبِ لعلِ تو، مر جانِ مرا قوت یاقوت نَهَم نامِ لبِ لعلِ تو یا قوت؟
قربان وفاتم به وفاتم گذری کن
تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت
شاعر:شاطر عباس صبوحی
با تشکر از دوست عزیزمون
از یاد رفته (سیمین بهبهانی)رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو؟آن رفته ی شکسته دل بیقرار کو؟●چون روزگار غم که رود رفتهایم و یارحق بود اگر نگفت که آن روزگار کو؟●چون میروم به بستر خود میکشد خروشهر ذرّهی تنم به نیازی که یار کو؟●آرید خنجری که مرا سینه خسته شداز بس که دل تپید که راه فرار کو؟●آن شعلهی نگاه پر از آرزو چه شد؟وان بوسههای گرم فزون از شمار کو؟●آن سینه یی که جای سرم بود از چه نیست؟آن دست شوق و آن نَفَس پُر شرار کو؟●رو کرد نوبهار و به هر جا گلی شکفتدر من دلی که بشکفد از نوبهار کو؟●گفتی که اختیار کنم ترک یاد اوخوش گفتهای ولیک بگو اختیار کو؟
بسیار زیبابود مرسیییییییی
بسیار لایک، کلا حظ کردم
ناقابله
ایول...
دم شما گرم
شاعر:
شاطر عباس صبوحی
با تشکر از دوست عزیزمون
از یاد رفته (سیمین بهبهانی)
رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو؟
آن رفته ی شکسته دل بیقرار کو؟
●
چون روزگار غم که رود رفتهایم و یار
حق بود اگر نگفت که آن روزگار کو؟
●
چون میروم به بستر خود میکشد خروش
هر ذرّهی تنم به نیازی که یار کو؟
●
آرید خنجری که مرا سینه خسته شد
از بس که دل تپید که راه فرار کو؟
●
آن شعلهی نگاه پر از آرزو چه شد؟
وان بوسههای گرم فزون از شمار کو؟
●
آن سینه یی که جای سرم بود از چه نیست؟
آن دست شوق و آن نَفَس پُر شرار کو؟
●
رو کرد نوبهار و به هر جا گلی شکفت
در من دلی که بشکفد از نوبهار کو؟
●
گفتی که اختیار کنم ترک یاد او
خوش گفتهای ولیک بگو اختیار کو؟
بسیار زیبابود مرسیییییییی
بسیار لایک، کلا حظ کردم
ناقابله
ایول...
دم شما گرم